Loading
اشتباه پشت اشتباه و خراب کردن همه چیز از هر کار دیگری آسانتر است. الگوی مشخص استارتاپها این است که بارها و بارها در دامهای مشابه خود را گرفتار میکنند. از آنجایی که انجام مسئولیتهای یک مدیرعامل استارتاپ مستلزم داشتن مهارتهای زیادی است، اغلب آنها مرتکب اشتباه میشوند. اگر آنها بتوانند از این دامهای کشنده جان سالم بهدر ببرند، شانس موفقیت استارتاپ خود را افزایش دادهاند. بیایید نگاهی به این لیست بیندازیم. اگر شما هم مدیرعامل یک استارتاپ هستید شاید بدون آن که بدانید دارید یکی از همین اشتباهات را تکرار میکنید.
فرهنگ استارتاپی فقط به دورهمیهای آخر هفته خلاصه نمیشود و عکسهای گروهی چیزی را در این رابطه نشان نمیدهد. وقتی سخن از فرهنگ استارتاپی بهمیان میآید یعنی چیزی که تیم شما به آن معتقد است و این را در چگونگی کارکردن بروز میدهد. برای شکل گرفتن این مهم شما باید یک فرهنگ قوی استارتاپی را از صفر بهوجود آورید.
۱- تنها درخط مقدم
استارتاپها با تنها یک بنیانگذار نرخ بالاتری از شکست را نیز در اختیار دارند. آیا واقعا مطمئن هستید میتوانید بهتر از وقتی عمل کنید که دورتان پر از افراد با استعداد است؟ اگر پاسخ “بله” است، بنابراین مشکل اصلی خودتانید.
۲- کمکاری درمورد بیزینسپلن
طرح کسبوکار کامل موفقیت استارتاپ شما را تعیین میکند و تمام اهداف، موانع، مخاطب هدف، استراتژی های بازاریابی و نقشه راه شرکت شما را در بر میگیرد.
بنابراین به صلاح هیچ مدیرعاملی نیست که این مرحله را از قلم بیندازد یا در انجام آن کمکاری کند. آن هم زمانی که تمپلیتهای رایگان طرح کسب، کارگاهها و دورههای مختلف و ویدئوهای آموزشی زیادی وجود دارد که قدمبهقدم نگارش و تهیه آن را به شما آموزش میدهد.
3- چند هندوانه را با یک دست برداشتن
CEOها در قبال همه چیز مسئولند بهخصوص در یک استارتاپ. مباحث مالی، منابع انسانی، بازاریابی، امورعملیاتی، استخدام، اخراج، فروش… !!! واقعاً همهی این وظایف را یک نفر باید بهدوش بکشد؟ یک رهبر هوشمند میداند چطور هرکدام را به دیگران محول کند. “همه چیز تحت کنترل” این استرس و ناراحتی زیادی را بهوجود میآورد بنابراین برخی از وظایف باید توسط CEO انجام شود؛ اما تعداد زیادی از آنها را میتوان به افراد دیگر محول کرد.
۴- فرار از مسئولیت
وجود یک تیم به این معنی نیست که CEO میتواند به تعطیلات برود. او باید در پشت صحنه تیم را به جلو هدایت کند. “برای موفقیت اعتبار ببخشید و برای شکست اعتبار بهدست آورید”. کارهای خوب را برجسته کنید و چیزی که خارج از کنترل شماست را بپذیرید. جهان پر از متغیرهایی است که از کنترل ما خارج است. از افراد دیگر بخواهید اگر دارید خارج از قاعده عمل میکنید به شما متذکر شوند.
5- استخدام افراد نامناسب
یافتن افرادی که بهدرد تیم شما میخورند ممکن است زمانبر باشد. حداقل در یک سمت مشخص با ۵ تا ۷ متقاضی مصاحبه کنید و سپس دست به استخدام بزنید. دور خود تیمی یکپارچه و هوشمند جمع کنید که هر یک از اعضای آن در شرکت شما پرشور ظاهر میشوند.
۶- اجتناب از تصمیمگیری بهدلیل یک فشار
حق با شماست. استرس زیادی را برای راهاندازی استارتاپتان تحمل میکنید. اما نباید از مسائل و مشکلات فرار کنید بلکه باید با سری بالا با آنها روبهرو شوید. جف بزوس مدیرعامل آمازون در مصاحبهای توضیحاتی را در این رابطه داد: استرس در وهلهی اول در اثر اقدام نکردن کارهایی بهوجود میآید که شما میتوانید کنترلشان کنید. من بلافاصله بعد از این که متوجه یک مسئلهای میشوم تلفن را بر میدارم و تماس میگیرم یا ایمیل ارسال میکنم. به قصد اقدام با آن مقابله میکنیم حتی اگر حل نشود. تنها این واقعیت که ما به آن رسیدگی میکنیم بهطرز چشمگیری استرسهایی که ممکن است از آن ناشی شود را کاهش میدهد.
۷- هدف قرار دادن مشتریهای نادرست
بدون یک استراتژی مطلوب استارتاپ شما سروکارش با کسانی خواهد بود که هرگز محصول یا خدماتتان را نمیخواهند. شما نباید تنها یک دسته از مشتریان را جذب کنید فقط به صرف اینکه اقدامی کرده باشید. تحقیقات کافی انجام دهید و کاربران خود را آزمایش کنید تا سرانجام مخاطب هدف دقیق خود را تعریف کنید.
۸- از یاد بردن استراحت
یک CEO هر روز کارهای زیادی برای انجام دادن دارد؛ اما گاهی بهترین استراتژی کمی استراحت است. لازم نیست حتما برنامه مسافرتی را ترتیب دهید، همین که کمی بیرون قدم بزنید و به ذهن خود اجازه دهید کمی آرامش پیدا کند میتواند موثر باشد. بهعنوان مثال هم بنیانگذار توییتر و اسکوئر جک دورسی، ساعت 5:30 صبح از خواب بیدار میشود و پس از مدیتیشن، ۶ مایل آهسته میدود!! همچنین در طول ساعات اداری هم بیرون میرود و کمی پیادهروی میکند.
۹- نخوابیدن بهاندازهی کافی
برای استارتاپها یک روز پرکار از شب قبل آغاز میشود. با این حال خواب کافی باید بهعنوان یک اولویت برای یک CEO پرمشغله در نظر گرفته شود. اگر برای خواستههایتان در تمام طول روز میجنگید احتمالا آن رویا در خواب خودش به سراغتان خواهد آمد.
۱۰- غوره نخورده مویز شدن
یعنی استخدام افراد بیشتر، دنبال سرمایه اضافه بودن و پول بیشتری را صرف بازاریابی کردن. در حالت طبیعی این چیز خوبی است؛ اما بهشرطی که در زمان خودش انجام شود. در غیر این صورت شما در خطر “مقیاس زودرس” قرار خواهید گرفت. پول را صرف حوزههای نکنید که در درازمدت سودی عایدتان نمیکند. حضور کارشناسان فروش متعدد در تیمتان خوب است اما نبود مشتری برای جامه عمل پوشاندن به تمام وعدهها میتواند آسیبی دائمی را به پیکره شرکت شما وارد کند.
۱۱- شکست در ساختن یک فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی تنها مزیت رقابتی پایدار است که بهطور کامل تحت کنترل کارآفرین میباشد. اولویت، توسعه یک فرهنگ سازمانی منسجم است.دیوید کامینگز، همبنیانگذار Pardot.
CEOهای زیادی تلاش میکنند تا فرهنگ سازمانی خود را شکل دهند. این به طرق مختلف روی کسبوکار اثر میگذارد. یک فرهنگ استارتاپی غنی تجربه را در محیط کار بهبود میبخشد و اما تعهد به آن فرهنگ از خود شما آغاز می شود، مدیرعامل CEO.
۱۲- وقت نذاشتن برای ملاقاتهای رودررو با کارکنان
یک CEO باید همواره تاثیر مضاعفی بر انگیزه و الهام بخشیدن به تیمش بگذارد. بهعنوان مثال گری وینرچاک (کارآفرین آمریکایی – بلاروسی) معتقد است که یک رهبر قابل باید شنوندهی خوبی باشد تا یک گوینده. او اضافه میکند، شما باید مقابل کارمندانتان بنشینید و با آنها ارتباط برقرار کنید. آرزوی آنها چیست؟ آنها با زندگی خود چه میخواهند کنند؟ با نشستن مقابل افراد و گوش سپردن به آنها شما میتوانید کارمندانتان را در مسیر موفقیت و دستیابی به اهدافی که هم برای شما و هم برای خودشان منفعت دارد قرار دهید.
۱۳- عدم توجه به دیدگاهها و توصیههای کارمندان
رهبری محترم به حضور افرادی در اطرافش با دیدگاههای متفاوت نیاز دارد. کسانی که میتوانند با او موافق نباشند و بدون ترس آن را بیان کنند.
CEOهای زیادی شکست میخورند چون یاد نمیگیرند از توصیهها و نظرات افراد با دانش که در اطرافشان هستند استفاده کنند. شما نمیتوانید همه چیز را بدانید. یاد بگیرید که از توصیههای متخصصان در اطرافتان بهرهمند شوید و بگذارید آنها بدانند که شما گوشهای شنوا دارید. نگذارید غرور و اعتماد بهنفس بیجا مانع از درخواستتان برای کمک شود.
۱۴- میکرومدیریت کارمندان
میکرومدیریت کارمندان یکی از رایجترین اشتباهاتی است که CEOها با خصوصیات اخلاقی عجیب مرتکب میشوند. استیو جابز به ترورکردن تیمش معروف بود زمانی که کار آن طوری که او میخواست انجام نمیشد. بهتر است شما این شیوه رهبری را اتخاذ نکنید اگر میخواهید افراد را در تیمتان نگه دارید بهخصوص اگر آنها با استعداد هستند. شرکت شما احتمالاً اپل نیست و شما هم استیو جابز نیستید.
ادامه دارد…